تحفة العراقینتُحْفَةُ الْعِراقَیْن، نخستین سفرنامه منظوم فارسی، سروده خاقانی شروانی شاعر سده ششم قمری میباشد. فهرست مندرجات۱.۱ - شخصیت علمی ۱.۲ - آثار علمی ۱.۳ - تفکر خاقانی نسبت به حج ۱.۴ - رنجش شاه از خاقانی ۲ - سفر حج خاقانی ۳ - درباره کتاب ۳.۱ - نام اصلی کتاب ۳.۲ - علت شهرت کتاب ۳.۳ - زمان نگارش کتاب ۳.۴ - سفرنامه بودن تحفة العراقین ۴ - محتوای کتاب ۴.۱ - موضوع ۴.۱.۱ - سفر به عراق عجم ۴.۱.۲ - لشکرگاه سلطان ۴.۱.۳ - بغداد و کوفه ۴.۱.۴ - بادیه ۴.۱.۵ - مکه و مدینه ۴.۱.۶ - موصل و شام ۴.۱.۷ - ستایش علما و بزرگان ۴.۲ - مضمون ۴.۳ - ویژگیهای دستوری ۵ - چاپهای کتاب ۶ - فهرست منابع ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - معرفی اجمالیتحفة العراقین که در قالب مثنوی و در شش مقاله سروده شده، شرح دو سفر خاقانی، یکی به عراق عجم و دیگری به حجاز، به قصد حج است. این موضوع با حواشی شاعرانه فراوان از جمله مناجاتها و مدح شخصیتهای سیاسی و علمی و نیز شرحی مختصر از زندگی خصوصی خاقانی همراه است. افضلالدین بدیل بن علی بن عثمان که شرححالنگاران نامش را ابراهیم و عثمان نیز گفتهاند، [۱]
شهرابانی، عبد القادر، تذکرة الشعراء، ص۶۳.
[۲]
آذر بیگدلی، لطفعلیخان، تذکره آتشکده، ص۲۴.
[۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۵۲.
[۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۶۰.
از بزرگان شعر فارسی در سده ششم قمری است.تاریخ تولد خاقانی مانند بسیاری از دیگر رخدادهای زندگی او به درستی معلوم نیست. گویا وی در سال ۵۲۰ق. در شهر شماخی شروان از پدری درودگر و مادری که در اصل کنیزی رومی بوده، زاده شد. [۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۴۱.
[۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۶۹.
[۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۴۶.
[۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۵۷.
گویا پدرش به دلیل تنگدستی مدتی خانواده را ترک گفت و او چند سال زیر نظر عمویش کافیالدین عمر بن عثمان که طبیب و حکیم بود، تربیت شد. [۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۶.
[۱۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۱۶.
سپس مدتی نزد ابوالعلاء گنجوی فن شاعری آموخت و هنوز جوانی بیست ساله بود که با میانجیگری ابوالعلاء در سال ۵۴۰ق. به دربار منوچهر بن فریدون شروانشاه (حکومت: ۵۱۴-۵۵۵ق.) راه یافت و ۲۹ سال در خدمت او بود و سپس به خدمت پسرش اخستان شروانشاه (حکومت: ۵۵۵-۵۷۵ق.) درآمد. در آغاز حقایقی تخلص میکرد و بعد از پیوستن به دربار، لقب خاقانی (منسوب به خاقان منوچهر) یافت.از شاعران معاصر وی، جز استادش ابوالعلاء گنجوی و شاگردش مجیرالدین بیلقانی که پس از چندی با هر دو به دشمنی گرایید، میتوان از نظامی گنجوی و رشیدالدین وطواط که با او دوستی داشتند، اشاره کرد. خاقانی به سال ۵۹۵ق. در تبریز درگذشت و در مقبرة الشعرای این شهر مدفون شد. [۱۱]
فروزانفر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۴۲.
[۱۲]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۷۶.
[۱۳]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۸۲.
[۱۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۸۷.
۱.۱ - شخصیت علمیخاقانی از بزرگترین قصیده سرایان ادب پارسی است که بیش از هر چیز به دلیل قدرت تصویرگری و خیالپردازی در اشعارش و نیز استفاده از تشبیهات و ترکیبات تازه، ستوده شده است. شعر او فنی و دشوار است و نزد وی پروراندن شکل و صورت بیان بیش از محتوای آن که بیشتر در پیچیدگیهای بیانی از دسترس دور شده، اهمیت دارد. [۱۵]
کزازی، میرجلالالدین، رخسار صبح، ص۱۷۵.
[۱۶]
کزازی، میرجلالالدین، رخسار صبح، ص۱۸۴.
[۱۷]
ریپکا، یان، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص۲۹۱.
از وی جز دیوان شعر، منظومه تحفة العراقین و منشآت او به نثر باقی مانده است. مدح پادشاهان و بزرگان سیاسی و علمی و ادبی، گلایه از روزگار، حبسیه، مرثیه، زهد و عرفان، و بزم و وصف طبیعت از مفاهیم پر تکرار شعرهای خاقانی است. [۱۸]
دشتی، علی، خاقانی شاعر دیر آشنا، ص۵۵.
[۱۹]
دشتی، علی، خاقانی شاعر دیر آشنا، ص۶۰.
[۲۰]
کزازی، میرجلالالدین، رخسار صبح، ص۱۹۹.
[۲۱]
کزازی، میرجلالالدین، رخسار صبح، ص۲۰۴.
[۲۲]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۸۰.
۱.۲ - آثار علمیحج و بزرگداشت حرمین و ستایش پیامبر اسلام نیز از مهمترین مضامین اشعار او است. خاقانی دو بار به سفر حج رفت؛ بار نخست در سال ۵۵۱ق. و بار دوم میان سالهای ۵۶۹ و ۵۷۰ق. و جز منظومه تحفة الحرمین چندین قصیده در وصف کعبه و مکه و مدینه و شرح سفر خود به حجاز بر جای نهاد که از مشهورترین و بهترین نمونهها در ادب فارسی به شمار میروند. [۲۳]
خاقانی، افضلالدین، دیوان خاقانی، ص۸۸.
[۲۴]
خاقانی، افضلالدین، دیوان خاقانی، ص۹۵.
[۲۵]
خاقانی، افضلالدین، دیوان خاقانی، ص۲۱۵.
[۲۶]
خاقانی، افضلالدین، دیوان خاقانی، ص۳۶۸.
[۲۷]
کزازی، میرجلالالدین، رخسار صبح، ص۲۰۱.
[۲۸]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۷۹.
[۲۹]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۸۰.
به دلیل چیره دستی در ستایش پیامبر، او را حسان العجم لقب دادند. مشهور است که در سفرش به حج، یکی از شعرهایش را با مطلع صبح از حمایل فلک آهیخت خنجرش به زر نگاشتند. [۳۰]
ریپکا، یان، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص۲۸۷.
[۳۱]
کزازی، میرجلالالدین، رخسار صبح، ص۵.
[۳۲]
خاقانی، افضلالدین، دیوان خاقانی، ص۱۷، مقدمه.
منظومه تحفة الحرمین نیز از شهرتی بسزا در ادب فارسی برخوردار است و مورد تقلید برخی از شاعران پس از وی قرار گرفته است. [۳۳]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۰۷۹.
[۳۴]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۲۵.
[۳۵]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۲۹۵.
۱.۳ - تفکر خاقانی نسبت به حجسفر حج در زندگی فکری خاقانی همچون نمودی از تحول فکری و معنوی وی حائز اهمیت بود. با این که او در دربار شروانشاهان جایگاهی بلند داشت و به ویژه در سالهای آغازین ورودش به دربار منوچهر شروانشاه مورد توجه وی بود، نوعی وسوسه معنوی درونی که از گرایش وی به زهد و عرفان سرچشمه میگرفت، او را به سرعت از موقعیت خود به عنوان شاعری مدیحهسرا ناخشنود کرد. [۳۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۳۹.
[۳۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۴۵.
وی در طرح و پرداخت اندیشههای عرفانی تا حدودی از سنایی که الگوی او بود، پیروی کرده است؛ اما گرایش وی به زهد و تصوف هیچ گاه چنان عمیق نشد که مانند سنایی به عزلت کامل روی آورد. [۳۸]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۵۶۶.
[۳۹]
دشتي، علي، خاقانی شاعر دیر آشنا، ص۵۷.
[۴۰]
دشتي، علي، خاقانی شاعر دیر آشنا، ص۶۰.
۱.۴ - رنجش شاه از خاقانیوی در پی بازگشت از سفر حج به ملازمت شروانشاهان ادامه داد؛ اما کمتر در مجالس دربار شرکت میکرد و از درباریان دوری میگزید. این گونه رفتارها به دشمنی با او دامن زد تا جایی که به رنجش شاه و حبس وی انجامید. [۴۱]
شهرابانی، عبد القادر، تذکرة الشعراء، ص۳۴.
[۴۲]
گوپاموی، محمدقدرتالله، تذکرة نتایج الافکار، ص۲۶۱.
[۴۳]
زرین کوب، عبدالحسین، دیدار با کعبه جان، ص۱۷.
[۴۴]
فروزانفر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۲۱.
آوردهاند که خاقانی آرزوی حجگزاری دوباره داشت؛ اما با مخالفت شروانشاه رو به رو گشت و چون خواست از شروان بگریزد، گرفتار شد و هفت ماه را در زندان گذراند و پس از مدتی با میانجیگری خواهر شروانشاه اجازه حج یافت. [۴۵]
شهرابانی، عبد القادر، تذکرة الشعراء، تذکرة الشعراء، ص۶۳.
[۴۶]
خاقانی، افضلالدین، دیوان خاقانی، ص۱۸، مقدمه.
[۴۷]
خاقانی، افضلالدین، دیوان خاقانی، ص۲۰، مقدمه.
۲ - سفر حج خاقانیبیشتر شرححالنگاران سفر حج خاقانی را همچون مرزی میان دو مرحله زندگی وی به شمار آوردهاند. سفر حج برای او فرصتی مطلوب برای دور شدن از شروان و تفکر در احوال معنوی خویش بود. جدال درونی وی بر سر جدایی از شیوه زندگی گذشته در تحفة العراقین نیز بازتاب یافته است. مهمترین مورد آن، راز و نیاز بلند خاقانی با پیامبر است که در آن از زندگی آلوده به گناه و میگساری توبه کرده و سوگند خورده تا با هنر شعر خود، جز شایستگان را ستایش نکند. [۴۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۷۱.
[۴۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۷۳.
۳ - درباره کتابدر این بخش به نام کتاب و زمان نگارش آن اشاره خواهد شد. ۳.۱ - نام اصلی کتابعنوان تحفة العراقین که از دیرباز بر این منظومه اطلاق شده، نام اصلی آن نیست. برخی از پژوهشگران بر اساس آن چه در جمله آخر مقدمه برخی از نسخ خطی آمده، نام اصلی کتاب را تحفة الخواطر و زبدة الضمائر دانسته و این نام را با محتوای منظومه که حاوی نکاتی بسیار از اندیشههای اصلی خاقانی و شرح حال او است، متناسب میدانند. [۵۰]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۵۴.
[۵۱]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۵۵.
[۵۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۶۹.
[۵۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۰.
بازشناسی قدیمترین نسخه موجود از کتاب که در سال ۵۹۳ق. یعنی دو سال پیش از وفات خاقانی کتابت شده، نشان میدهد که نام اصلی این مثنوی ختم الغرائب بوده است. این نام در صفحات اول و آخر این نسخه ضبط شده و در کنار برخی شواهد دیگر، نشان میدهد که نام اصلی کتاب، ختم الغرائب بوده است. [۵۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، ختم الغرایب، ص۱۸.
[۵۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، ختم الغرایب، ص۲۱.
[۵۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، ختم الغرایب، مقدمه، ص۲۱۹.
[۵۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، ختم الغرایب، مقدمه، ص۱.
۳.۲ - علت شهرت کتابدرباره علت شهرت این منظومه به تحفة العراقین جز به حدس و گمان نمیتوان چیزی گفت. شاید بهره بردن خود خاقانی از واژه تحفه در چند جای مثنوی، به خصوص در بیت «مدحش به از این نگسترد کس/ این تحفه عراق و شام را بس» [۵۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۴۸.
دیگران را به گزاردن چنین نامی برانگیخته یا چنان که برخی پژوهشگران گفتهاند، این نام بدان دلیل شهرت یافته که خاقانی این منظومه را نخست به عراق عجم (بخشی از سرزمینهای داخلی ایران شامل شهرهایی مانند کرمانشاه، همدان، اصفهان و ری که بدان جبل نیز میگفتند) و خراسان نزد برخی از شعرای روزگار از قبیل عبدالرزاق اصفهانی و سپس به عراق عرب تحفه فرستاده است. [۵۹]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۵۴.
[۶۰]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۵۵.
[۶۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۰.
[۶۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۱.
[۶۳]
بارتولد، و، جغرافیای تاریخی، ص۲۰۰.
دلیل سادهتر آن است که در این منظومه، شرح سفر خاقانی به عراق عجم و عراق عرب به نظم کشیده است. [۶۴]
خاقانی شروانی، افضلالدین، مثنوی تحفة العراقین، مو، مقدمه.
۳.۳ - زمان نگارش کتابمشهور است که تحفة العراقین سفرنامه نخستین سفر حج نویسنده و رهاورد دیدههای او در این سفر است که در سال ۵۵۱ق. به پایان رسیده است. [۶۵]
فروزانفر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۲۶.
[۶۶]
کزازی، میرجلالالدین، رخسار صبح، ص۳۷.
برخی از پژوهشگران بر این باورند که تحفة العراقین در حین یا بعد از سفر حج سروده نشده و خاقانی پیش از نگارش آن سفری به حج نداشته است.دلیل اصلی این مدعا، وجود ابیاتی در منظومه است که حضور شاعر در شروان هنگام نگارش آن را نشان میدهد و در آنها از گرفتاری در شروان و آرزوی دیدار کعبه سخن رانده و حتی در یک جا از نرفتن به حج در آن سال به دلیل مخالفت پدر و مادرش و نداشتن استطاعت مالی ابراز ناخرسندی کرده است. [۶۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۴۰.
[۶۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۴۱.
آگاهیهای موجود در تحفة العراقین در باره افراد و مکانها نیز آن قدر جزئی نیست که وجود آنها دلیلی بر سفر خاقانی به حج شمرده شود. [۶۹]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۲۳.
[۷۰]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۳۰.
[۷۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۱.
برخی از پژوهشگران شکل روایت خاقانی در این منظومه را نیز تایید این نظر دانستهاند. خاقانی در اثر خود سخنی از سفرش به حج به میان نیاورده است. او که منظومه را خطاب به آفتاب سروده، آفتاب را دعوت کرده تا از آسمان به زمین بیاید و به سفر در زمین پردازد و به حج رود. بدین ترتیب، ادامه تحفة العراقین شرح سفر حجی است که به شکلی شاعرانه به آفتاب نسبت داده شده است؛ گویی خاقانی که خود پیشتر راه حج را طی کرده، آفتاب را به این سفر دعوت و منازلی را که در طول راه طی خواهد کرد، برایش وصف میکند و به ستایش کسانی که در شهرها خواهد دید، میپردازد. با این دیدگاه، خاقانی این منظومه را چند سال پیش از سفر حج سروده و نسخهای از آن را به عراق و خراسان فرستاده و پس از سفر حج، بر آن مقدمهای نگاشته و آن را به جمالالدین اصفهانی، وزیر موصل، تقدیم کرده است. این مقدمه منثور که به یقین در کنار رود دجله در عراق نگاشته شده، در بسیاری از نسخههای خطی تحفة العراقین وجود ندارد. به احتمال، این دسته از نسخ خطی از روی نسخهای که خاقانی پیش از سفر حج به خراسان فرستاده، کتابت شدهاند. [۷۲]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۲۳.
[۷۳]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۲۵.
[۷۴]
آموزگار، حسین، مقدمه تحفه الخواطر و زبده النواظر تحفه العراقین خاقانی، ص۵۳.
۳.۴ - سفرنامه بودن تحفة العراقینبا این همه، نمیتوان سفرنامه بودن تحفة الحرمین را به یقین منتفی دانست. برخی از محققان وجود ابیاتی را که اشاره به حضور شاعر در شروان دارد، مربوط به دوران پس از سفر و بازگشت خاقانی به زادگاهش و شاهدی بر آن میدانند که این منظومه در میانه سفر نگاشته نشده؛ بلکه در پایان سفر به نظم کشیده شده است. [۷۵]
خاقانی شروانی، افضلالدین، مثنوی تحفة العراقین، مب، مقدمه.
یعنی اینکه خاقانی هنگام بازگشت از مکه، یعنی پس از ۵۵۰ق/۱۱۵۵م، در شهر موصل به فکر سرودن تحفة العراقین افتاد. زمانی که به شروان رسید، به کار آغاز کرد و در مدت ۴۰ روز آن را به اتمام رساند. [۷۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۰۸، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۷۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۴۸، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۷۸]
قریب، یحیی، مقدمه و تعلیقات بر تحفة العراقین، مب.
[۷۹]
نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، ج۱، ص۱۰۴، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۸۰]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۷۹، تهران، ۱۳۳۹ش.
آنگاه بار دیگر به موصل سفر کرد و کتاب خود را به جمالالدین محمدعلی موصلی از امیران آن دیار تقدیم داشت. [۸۲]
قریب، یحیی، مقدمه و تعلیقات بر تحفة العراقین، مه.
مؤلف تذکره مرآة الخیال بر آن است که خاقانی تحفة العراقین را در حبس سروده است، [۸۳]
لودی، شیرعلی، مرآة الخیال، ج۱، ص۲۹، به کوشش ملک الکتاب شیرازی، بمبئی، ۱۳۲۴ق.
ولی هدایت را [۸۴]
هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحا، ج۱، ص۶۰۸، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
نظر دیگری است که البته دور از صواب مینماید.گروهی نیز سرایش و نگارش منظومه را فرایندی بلند میدانند که پیش از سفر حج آغاز شده و در پی اتمام سفر و بازگشت خاقانی به شروان در سال ۵۲۲ق. به شکل نهایی درآمده است. [۸۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، ختم الغرایب، ص۲۹.
[۸۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۰.
[۸۷]
زرین کوب، عبدالحسین، دیدار با کعبه جان، ص۱۴۵.
بدین ترتیب، این دسته از ابیات را شاید بتوان رهاورد حضور خاقانی در شروان در پی سفر حج و یا باقی مانده قسمتهایی از منظومه دانست که خاقانی پیش از رفتن به حج سروده بوده است. نسبت دادن حج به آفتاب را نیز میتوان تنها تمهیدی شاعرانه برشمرد که پیامد منطقی روش خاقانی در خطاب به آفتاب در سراسر منظومه است.۴ - محتوای کتابتحفة العراقین که خاقانی آن را تحفة الخواطر و زبدة الضمائر نیز مینامد، در قالب مثنوی و در بحر هزج مسدّس اخرب مقبوض سروده شده، و شامل بیش از۱۰۰‘ ۳ بیت است. این مثنوی بیانگر مشاهدات سراینده در سفر به مکه، از مسیر عراق عجم و عراق عرب است و شاعر ضمن آن به شرح دیدار خود با بزرگان شهرهای مختلف و ذکر برخی رسوم و عادات مردمان هر دیار پرداخته است. [۸۸]
قریب، یحیی، مقدمه و تعلیقات بر تحفة العراقین، مه-مو.
[۸۹]
فروزانفر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ج۱، ص۶۲۶، تهران، ۱۳۵۰ش.
تحفة العراقین از ۳ منظر قابل بررسی است: ۱- موضوع، ۲- مضمون، ۳- ویژگیهای دستوری. ۴.۱ - موضوعکتاب مشتمل است بر یک مقدمه منثور، ۷ مقاله، و یک خاتمه منظوم. مقالات کتاب به ترتیب عبارتاند از «عرائس الفکر و مجالس الذکر»، «معراج العقول و منهاج الفحول»، «سبحة الاوتاد»، «سواد الاوراد و خزانة الاوتاد»، «موارد الاوراد و فرائد الافراد»، «هدی المهتدی الی الهادی» و «فی وصف الشّام والموصل». مقدمه کتاب که به نثری مصنوع نوشته شده، از چگونگی خلق اثر حکایت میکند [۹۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱-۱۱، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
و مقاله اول آن خاقانی مثنوی خود را خطاب به آفتاب سروده و در بیشتر ابیات با ضمیر مخاطب به گفت و گو با آفتاب پرداخته است.در مقاله اول، از بدی روزگار گلایه کرده و به ستایش پیامبر پرداخته است. [۹۱]
تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۹۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۳-۲۵، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
و در خلال ۶ مقاله دیگر که بدنه اصلی کتاب را تشکیل میدهد، سخن از شهرهایی است که خاقانی در مسیر سفر خود به مکه و یا هنگام بازگشت از این سفر گذر کرده است؛ شهرها و مناطقی همچون قهستان، عراق، بغداد، همدان، کوفه، مدینه، مکه، شام و موصل.او در جریان توصیف هر شهر و یا هر منطقه به ارائه اطلاعاتی در زمینههای تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و نیز به معرفی رجال آن سامان میپردازد، مثلا در مقاله دوم، سفر خود به عراق عجم را برای آفتاب شرح کرده [۹۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷.
[۹۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۷۹.
و در مقاله سوم که بلندترین قسمت منظومه است، به شرح سفرش به مکه پرداخته است. [۹۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۸۱.
[۹۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۳۵.
در مقاله چهارم، به ستایش کعبه [۹۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۳۷.
[۹۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۴۵.
و در مقاله پنجم، در پی وصف کوتاه مدینه، به ستایش پیامبر و مناجات با ایشان پرداخته است. [۹۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۴۷.
[۱۰۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۷۶.
او در مقاله ششم، شام و موصل را وصف کرده و افزون بر ستایش جمالالدین موصلی و دیگر بزرگان آن دیار، از زندگی شخصی و پدر و مادرش آگاهیهایی به دست داده است. [۱۰۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۷۷.
[۱۰۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۴۸.
۴.۱.۱ - سفر به عراق عجمسفر خاقانی به عراق عجم که شرحش در مقاله دوم آمده، در سال ۵۴۷ یا ۵۴۸ق. به امید رهایی از شروان و تلاش برای تقرب به دربار سلطان محمد بن محمود سلجوقی (حکومت: ۵۴۷-۵۵۴ق.) صورت گرفته است. [۱۰۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۶۸.
[۱۰۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۲.
[۱۰۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۶.
[۱۰۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۲.
خاقانی در توصیف قهستان، علاوه بر وصف مناظر طبیعی و دژهای آن منطقه، [۱۰۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۳۰-۳۱، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۰۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۳۳، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
(عراق عجم) پرداخته و از غلبه راهزنان بر آن منطقه که آنان را «غولان کمینگشای خونریز» (به احتمال، اشاره به اسماعیلیان نزاری) سخت گلایه کرده است. [۱۰۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۳.
[۱۱۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۵.
او همچنین به برخی از مشاغل رایج در آنجا مانند صباغی، خبازی، طباخی، قصابی و عطاری و ... اطلاعاتی ارزشمند به لحاظ اجتماعی میدهد [۱۱۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۳۳، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
و به نکوهش صنعتگران و پیشهوران قهستان پرداخته و آنان را فریب کار دانسته است. [۱۱۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۵.
[۱۱۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۶.
۴.۱.۲ - لشکرگاه سلطانشرح سفر حج از مقاله سوم آغاز میشود؛ جایی که خاقانی آفتاب را به سفر در زمین فراخوانده و در ادامه از آن چه در سفر از سر خواهد گذراند و سرزمینهایی که خواهد دید و بزرگانی که به حضورشان خواهد رفت، برایش شرح داده است. نخستین منزل سفر حج آفتاب، لشکرگاه سلطان محمد بن محمود سلجوقی بوده که در آن هنگام یعنی میانه سال ۵۵۱ق. در اردوگاهی نزدیک همدان اقامت داشته است. خاقانی با رسیدن به شکارگاه سلطان، مورد توجه بزرگان و صاحب منصبان قرار گرفت. [۱۱۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۸.
[۱۱۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۴۱.
او که قصد نزدیک شدن به در باره سلطان را داشت، نزد خواجه بزرگ (عنوان وزیران سلاطین سلجوقی که در آن زمان بر عهده جلالالدین درگزینی بود) رفت و درخواست خود را بیان نمود. [۱۱۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۴۲.
[۱۱۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۴۶.
خواجه با اشاره به جوانی و خامی شاعر، او را به ترک غرور و خودبینی و دوری گزیدن از دربار شاه و بازگشت به وطن خویش و اهتمام به آموختن زبان عربی اندرز داد. [۱۱۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۱.
[۱۱۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۳.
[۱۲۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۷۷.
[۱۲۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۴۷.
[۱۲۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۴۸.
او نصیحت وزیر را پذیرفت و از وی طلب مال کرد و خواجه انگشتر ارزشمند خود را به او داد؛ انگشتری که شروانشاه حاضر بود در ازای ستاندن آن از خاقانی دیهی را به نام او کند، اما او نپذیرفت. [۱۲۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۵۰.
[۱۲۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۵۳.
آفتاب در ادامه راه باید از همدان بگذرد، از همدان و از کوه اروند (الوند) سخن میگوید [۱۲۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۸۹-۹۱، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
۴.۱.۳ - بغداد و کوفهو چون نوبت به بغداد میرسد، نخست به وصف دجله [۱۲۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۰۱-۱۰۳، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
و سپس به توصیف سرای المقتفی باللٰه و حرم او میپردازد [۱۲۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۰۳، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۲۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۰۴- ۱۰۸، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
و بارگاه خلیفه المقتفی بالله (حکومت: ۵۳۰-۵۵۵ق.) برود. خاقانی در این جا، افزون بر یادکرد زیباییهای طبیعی شهرها و راهها، به ستایش سلطان سلجوقی و خلیفه عباسی پرداخته است. [۱۲۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۸۷.
[۱۳۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۱۶.
وی در سفر حج خود مورد احترام خلیفه قرار گرفت و به او اجازه بوسیدن دست خلیفه را دادند که امتیازی بزرگ به شمار میآمد. او از این خاطره در تحفة العراقین یاد کرده و بوسیدن دست خلیفه را به آفتاب نسبت داده است. [۱۳۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۱۴.
[۱۳۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۷۹.
خاقانی در وصف کوفه که مسافر حج باید در پی بغداد از آن میگذشت، به ستایش بارگاه امام علی (علیهالسلام) پرداخته و خاک مقدس مقبره شیر مرد عالم را مشک آگین و بهشتآسا شمرده است. [۱۳۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۵، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۳۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۱۷.
[۱۳۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۱۹.
۴.۱.۴ - بادیهبا گذر از کوفه، سفر حاجی در راه بیابانی حج آغاز میشد. در تحفة العراقین از دشواریهای سفر بادیه که همه سفرنامهنویسان و حتی خود خاقانی در دیگر سرودههایش از آن گلایه کرده، خبری نیست. [۱۳۶]
یزدانی، خلیل الله، حج در ادب فارسی، ص۲۱۶.
بادیه در زبان شاعرانه خاقانی به باغ تشبیه شده و پوشش گیاهی آن به لباسی به رنگ سبز پستهای بر تن خاک ماننده گشته است. او بادهای سموم بیابان را عطرآگین و سرابش را آینه صفابخش جان دانسته و بیابان را به دلیل فراوانی گیاهان شفابخش، داروکده نامیده است. [۱۳۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۱۹.
[۱۳۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۲۰.
آب باران جمع شده در مشربهها و چاههای بر سر راه را به شراب صبوح مانند کرده و درمان کننده استسقاء دانسته است. [۱۳۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۲۱.
وی که وادی بطحا را به دریا و حرکت ناقه را بر آن به حرکت کشتی تشبیه کرده، صدای زنگ شتران را از نغمههای زبور و آواز مغنیان دل انگیزتر شمرده است. [۱۴۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۲۱.
[۱۴۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۲۳.
۴.۱.۵ - مکه و مدینهبیان خاقانی درباره مکانهای مکه، وصفهایی کوتاه و شاعرانه و خالی از آگاهیهای جغرافیایی و تاریخی است. وی بعد از وصف ذات العرق، احرامگاه عراقیان، و شرح حال حاجیان و احرام بستن آنان، با زبانی شاعرانه به وصف دشت عرفات و جمعیت بسیار آن پرداخته و گروه صوفیان، عالمان و غازیان (لشکریان) حاضر در عرفات را ستوده [۱۴۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۲۳.
[۱۴۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۲۷.
و سپس به وصف شاعرانه جبل الرحمه، مزدلفه، مشعر الحرام، جمره عقبه، منی، مکه، حجرالاسود، زمزم، ناودان کعبه، صفا، مروه و... پرداخته است. [۱۴۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۲۷.
[۱۴۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۳۵.
در پی زیارت کعبه و اختصاص دادن مقاله چهارم به مدح آن، خاقانی سخن خود را در باره مدینه با وصف نخلستان مدینه آغاز کرده و به ستایش مدینه و مرقد پیامبر پرداخته و سخن را در مدح وی و راز و نیاز با او به درازا کشانده است. [۱۴۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۴۹.
[۱۴۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۷۶.
توجه او به کعبه و مناسک حج، توجهی ویژه است و بیان شاعرانه او در این ابواب، بیانی است کمّاً و کیفاً، خاص. [۱۴۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۱۷-۱۳۱، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
در حالی که توجه او به مدینه در اشارهای کوتاه به مزار حضرت رسول [۱۴۹]
تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۹ش.
و مرقد شیخین خلاصه میشود [۱۵۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۴۳-۱۴۵، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
و سخن را بیشتر به ستایش پیامبر [۱۵۱]
تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۹ش.
اختصاص میدهد. [۱۵۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۴۵-۱۶۵، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
۴.۱.۶ - موصل و شامخاقانی در پی مدینه، از شام و موصل سخن گفته است [۱۵۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۷۳- ۱۷۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
.گویا در سفر خود از مدینه همراه با کاروان شام به آن دیار و سپس موصل رفته است.او شام را ستوده و از این دو شهر با تعبیراتی چون: سفرگه ملائک و قطب هدی و سپهر اسلام یاد میکند؛ [۱۵۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۷۶، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۵۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۷۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
اما از مصر به بدی یاد کرده است. در این کار، وی تحت تاثیر اختلافی است که میان شاهان سلجوقی و خلیفه عباسی با حاکمان مصر یعنی فاطمیان (۲۹۷-۵۵۶ق) که واپسین سالهای قدرت خود را در مصر سپری میکردند، حاکم بوده است. [۱۵۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۳۲۵-۳۲۶.
[۱۵۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۷۹.
[۱۵۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۸۲.
۴.۱.۷ - ستایش علما و بزرگانخاقانی در تحفة العراقین جز مدح سلطان سلجوقی و خلیفه عباسی، به مناسبت سخن درباره هر شهر و دیار، به ستایش گروهی از اهل علم یا بزرگان آن پرداخته است. در همدان [۱۵۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۹۱- ۹۸، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
از سیدعلاءالدوله فخرالدین عربشاه (م. ۵۸۴ق) که رئیس همدان و از سادات نامدار دوران سلجوقیان بود و نقابت علویان را بر عهده داشت [۱۶۰]
راوندی، محمد بن علی، راحة الصدور و آیة السرور، ص۴۵.
و نیز سه پسر او به نامهای مجدالدین خلیل، فخرالدین و عمادالدین به نیکی سخن رانده است. [۱۶۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۹۴.
[۱۶۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۹۸.
از جمله اهل علم همدان نیز کافیالدین احمد قاضی همدان، مجدالدین ابوالقاسم بن جعفر قزوینی، مجدالدین ابوجعفر، امامالدین ابوالعلاء حسن بن احمد عطار (م. ۵۶۹)، و علاءالدین رازی را ستوده است. [۱۶۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۹۹.
[۱۶۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۰۴.
در بغداد [۱۶۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۲، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
به مدح شهابالدین ابونصر یوسف دمشقی و برادرش فخرالدین و ابوالحسن محمد بن مبارک (م. ۵۵۲)، فخرالدین احمد ذوالمناقب، ضیاءالدین امام ابونجیب، عزالدین ابولفضل محمد سعید اشعری [۱۶۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۱۴.
[۱۶۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۱۶.
و در شام به مدح ضیاءالدین عمر نسوی پرداخته است. [۱۶۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۹۷.
خاقانی در منظومه خود، بیش از همه، جمالالدین محمد اصفهانی وزیر شاهان زنگی موصل (حک۵۲۱-۶۴۸) را ستوده و منظومه خویش را به او تقدیم کرده است. [۱۶۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۸۲.
[۱۷۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۹۷.
جمالالدین اصفهانی شخصیت ممتاز و مورد احترام سلاطین سلجوقی و خلفای عباسی و به سخاوتمندی نامبردار بود و به دلیل ساختن بناهای عام المنفعه و به ویژه بازسازی برخی ساختمانهای کعبه که خاقانی در اشعار خود به آنها اشاره کرده، با لقب جواد اصفهانی خوانده میشد. [۱۷۱]
ابن غَنَّام، حسين، العقد الثمين في شرح أحاديث أصول الدين، ج۲، ص۳۰۸-۳۱۲.
[۱۷۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۱۹۲.
پرداختن به بزرگان علم و ادب شهرهایی که بر سر راه خاقانی بوده است، بویژه بزرگان همدان، بغداد، شام و موصل، [۱۷۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۹۵- ۱۹۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۷۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
تحفة العراقین را به یک مأخذ رجالی ارزشمند نیز بدل میسازد.ذکر نام بزرگانی چون شرفالدین محمد مطهر علوی، نجمالدین احمد بن علی، عمادالدین ابوالمواهب ابهری، محمد خجندی، جمالالدین محمود، هارون علی، عزالدین محمد قصّار، تاجالدین شیبانی و رشیدالدین ابوبکر [۱۷۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۴، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۷۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۲، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۷۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۳۷-۲۴۵، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
که به نظر میرسد خاقانی در محضر آنها درس خوانده است، به اهمیت کتاب به عنوان یک مأخذ رجالی میافزاید.تحفة العراقین منبع و مأخذی معتبر در معرفی شاعر، خانواده شاعر و ارتباط وی با استادش ابوالعلای گنجوی نیز محسوب میشود. [۱۷۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۵، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۷۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۸۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۳۸- ۳۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
پایان بخش این مثنوی، آگاهیهایی سودمند درباره رخدادهای زندگی خاقانی است. در این بخش، خاقانی با گلایه از اوضاع زندگی خود، به مدح و شکرگزاری از پدر و مادرش پرداخته و از عمویش کافیالدین علی بن عثمان و پسر عمویش وحیدالدین عثمان بن عمر به نیکی و بزرگی یاد کرده و از سالهای علمآموزی نزد آن دو سخن رانده است. [۱۸۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۱۰.
[۱۸۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ص۲۲۵.
۴.۲ - مضمونخاقانی در شمار شاعرانی است که درسرودههای خود از اطلاعات گسترده علمی، فلسفی و دینی (اسلامی و مسیحی) خویش و از اصطلاحات مربوط به آنها بهرهگرفته، و با پرداختن بدینگونه مسائل، از یکسو به شعر خود حال و هوایی ویژه بخشیده، و از سوی دیگر آنرا دشوار و گاه معقّد ساخته است و همین امر موجب شده است تا فهم آن به شرح و تفسیر نیازمند گردد. [۱۸۳]
منزوی، احمد، خطی مشترک، ج۷، ص۵۱-۵۲ درباره شروح تحفة العراقین.
تحفة العراقین آیینه تمامنمای باورها و دانشهای مختلفی است که در جریان تربیت خانوادگی شاعر و آموزش و پرورش وی از سوی استادان و معلمان مختلف با تخصصهای گوناگون به وی منتقل شده است؛ چنانکه در فلسفه و نجوم و پزشکی متأثر از عموی خود کافیالدین عمر و فلکی شیروانی است [۱۸۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۱۷-۲۲۱، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۸۵]
قریب، یحیی، مقدمه و تعلیقات بر تحفة العراقین، ک.
و نیز متأثر از دوستان و همنشینانی چون شرفالدین محمدمطهر علوی و نجمالدین احمد بن علی [۱۸۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۴، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۸۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
و ممدوح خود جمالالدین محمد موصلی [۱۸۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۴۰-۴۱، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۸۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۶ ، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
و در توجه به باورهای مسیحیان تحت تأثیر مادر خویش است که در آغاز مسیحی بوده است. [۱۹۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۱۴-۲۱۷، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
نمونهای از دانشها و باورهای انعکاس یافته در تحفة العراقین بدین شرح است:طب: مانند آتش پارسی، قاروره آبگینه، داءالثعلب، میل باریک، آب تاریک، خال سپید، ضیق نفس، خناق، صفرازده، صرع، بهق سیاه، تب ربع، دق، عودالصلیب، ریوند، فالج، امالصبیان و جز آنها. [۱۹۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۹۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۷، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۹۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۳۲ ، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
نجوم: مانند مرکبان انجم، دوازده برج، شش بانوی پیر، بنات النعش، ماه، مشتری، مریخ، زحل، اژدها، بره، سعد اکبر، طشت بلند، خوشه چرخ، هفت پرده، فتح باب، جوزا، عقد پرن، گنبد مقرنس، سهیل، رصدگاه، شش عروس، سعد ذابج، خور و جز آنها. [۱۹۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۳، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۹۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۵، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۹۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۹۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۷، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
فلسفه و ریاضی: مانند سه گوهر، جوهرجان، سه غرفه، جذر اصم، اساس روح، لباس دهر، ذات، صفات، وهم، عقل، حس، چار مراتب، چار علل، حدث، دهر محدث، آحاد، الوف و جز آنها. [۱۹۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۶۴، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۹۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۶۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۲۰۰]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۹۴، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
شطرنج: مانند داو، بیدق، قائم، فرزین، منصوبه، شهرخ، شه مات، پیل، شطرنج، نطع، شاه شطرنج و جز آنها. [۲۰۱]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۳۸، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۲۰۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۸۱، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۲۰۳]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۳۷، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۲۰۴]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۳۸، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۲۰۵]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۹۳، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
موسیقی: مانند چهارپاره، مهبر کوهان، راه، طشتگر، قول، کاسهگر، ابریشم چنگ، موی پرده و جز آنها. [۲۰۶]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۸، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۲۰۷]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۱۱۹، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
فرهنگ مسیحی: مانند عیسویوار، مسیح، عیسیرهنشین، صلیب اکبـر، مسیح اکبـر، عازر، مریمروزهدار، مریمآسا، عودالصلیب، عیسی معده، یحیی اندام، مریم صفت، دارقمامه و.... [۲۰۸]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۷ ، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
آیات قرآن: مانند «چون اشتربُختی قدمزن/ بیرون گذری ز چشم سوزن»، [۲۰۹]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۷، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
که اشاره به آیه ۱۳۸ از سوره اعراف است. [۲۱۱]
قریب، یحیی، مقدمه و تعلیقات بر تحفة العراقین، ج۱، ص۳۸۵-۴۰۱ برای آگاهی بیشتر در باب استفاده خاقانی از آیات قرآنی.
احادیث: مانند بوده درِ شهر علم حیدر/ وین سیّد دین کلید آن در، [۲۱۲]
خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، ج۱، ص۲۲۲، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش.
که اشاره است به حدیث معروف «انا مدینة العلم و علی بابها». [۲۱۳]
قریب، یحیی، مقدمه و تعلیقات بر تحفة العراقین، ج۱، ص۴۰۲- ۴۰۶ برای آگاهی بیشتر در باب استفاده خاقانی از احادیث.
۴.۳ - ویژگیهای دستوریتحفة العراقین به لحاظ دستوری دارای ویژگیهایی است که بسیاری از آنها در دیگر آثار خاقانی بهویژه دیوان او دیده میشود. [۲۱۴]
قریب، یحیی، مقدمه و تعلیقات بر تحفة العراقین، مح-نو.
۵ - چاپهای کتابکهنترین چاپهای تحفة العراقین آنها است که در هند به شکل سنگی به چاپ رسیده است. از این کتاب، پنج نسخه در قرن نوزدهم م. در اکبرآباد، لکنهو و لاهور به چاپ رسیده است. نخستین چاپ سربی تحفة العراقین به سال ۱۹۵۴م. در مجموعه کلیات ابجدی و ضمن شرحی است که میر محمد اسماعیل خان ابجدی بر این منظومه نگاشته و در لکنهوی هند به چاپ رسیده است. نخستین تصحیح انتقادی این منظومه را دکتر یحیی قریب در دهه ۳۰ ش. به دست داد که در چاپخانه سپهر به چاپ رسید و بعدها به همت انتشارات امیرکبیر در سال ۱۳۵۷ش. تجدید چاپ شد. چاپ بعدی منظومه، تصویر نسخه خطی یافت شده در کتابخانه ملی اتریش بود که به شکل نسخه برگردان با مقدمه ایرج افشار در سال ۱۳۸۵ش. به همت انتشارات میراث مکتوب و با همکاری انتشارات فرهنگستان علوم اتریش در تهران به چاپ رسید. در دهه هشتاد ش. دو تصحیح دیگر از این کتاب منتشر شد. تصحیح دکتر یوسف عالی عباس آباد از این کتاب را انتشارات سخن در سال ۱۳۸۶ش. با عنوان ختم الغرائب به چاپ رساند. به سال ۱۳۸۷ش. تصحیح علی صفری آق قلعه به دست انتشارات میراث مکتوب در ۸۳۰ صفحه در قطع وزیری با عنوان تحفة العراقین (ختم الغرائب) به چاپ رسید که نسخه مورد مراجعه در این مقاله بوده است. ۶ - فهرست منابع(۱) ابن خلکان، وفیات. (۲) خاقانی شروانی، ابراهیم، تحفة العراقین، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۳۳ش. (۳) صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۹ش. (۴) فروزانفر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، تهران، ۱۳۵۰ش. (۵) قرآن مجید. (۶) قریب، یحیی، مقدمه و تعلیقات بر تحفة العراقین. (۷) لودی، شیرعلی، مرآة الخیال، به کوشش ملک الکتاب شیرازی، بمبئی، ۱۳۲۴ق. (۸) منزوی، احمد، خطی مشترک. (۹) نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، تهران، ۱۳۴۴ش. (۱۰) هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحا، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۹ش. ۷ - پانویس
۸ - منبعحوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «تحفة العراقین». دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تحفة العراقین»، شماره۵۸۰۶. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|